دانلود آهنگ که من سنگ دل میشم واسه ی تو نرم د دان

🎶 متن آهنگ که من سنگ دل میشم واسه ی تو نرم د دان + دانلود 🎶

امشب میخوامت از فردا تا خود امروز ؛ میزنم من بات کوک و گری گوس

اون شونه لاغرو هی بوس میکنم شده خواستنت اعتیاد ؛ چقدر دامنه بهت میاد

دوست دارم با همه چتیات با همه زشتی هات ؛ هستم من ذاتی و فکری باهات

میخوام باشیم هی غلط فقط دنبالِ داستان شیطنت ؛ شات و سک ازت

بگیرم بریم تووِ فکر * فقط گردنتو با دست بگیرم ؛ آروم بشم بعد بمیرم

قشنگترین تَن که دیدم ؛ این عشق نیست آتیش شاهنامه است

نمیدونیم چی توویِ باقی داستان هست ؛ حتما هست خارق العاده

ماجرا دوتا عاشق ساده ؛ روحشون توویِ صاعقه زاده

ندارن واسه یِ دراگی اراده ؛ هیچی نگو که حست کنم

نمیخوام با کسی نصفت کنم ؛ حرفاتو من از چشمات میخونم

راویِ قصّه ات شدم از همین امروز تا خود فردا ؛ من دیوونه میشم میون اون دستات

یادم میره تنهام ، یادم میره حرفهام ؛ تا آخر بفهمم ، رازه بین لبات

از همین امروز تا خود فردا ؛ من دیوونه میشم میون اون دستات

یادم میره تنهام ، یادم میره حرفهام ؛ تا آخر بفهمم ، رازه بین لبات

من پیدا کردم هم بازیمو بیبی دنیامو نقاشی کن ؛ بومش بزرگ تا هر جا میشد

عیبامو بپوشون و دستکاری کن ؛ رابطه شیرین و تاکسیک نیست

دنیامون رنگیه والت دیزنی بقیه گم و گورن مام نیستیم ؛ توویِ خلوتِ خودمون آرتیستیم

زندگی فانتزی نه که * شر گربمون خوابه توویِ بگ دولچه ؛ ببین چطور من گشنه

سیر نمیشن از اون تنِ خوشگل ببین عزیزم میگی فردام تا بیاد ؛ بهم بگی تنهام تا بیایی

دنبالتم با صد و هشتاد تا میام وقتی میشینم توویِ اسباب بازیام ؛ از همین امروز تا خود فردا

من دیوونه میشم میون اون دستات یادم میره تنهام ، یادم میره حرفهام ؛ تا آخر بفهمم ، رازه بین لبات

از همین امروز تا خود فردا من دیوونه میشم میون اون دستهات ؛ یادم میره تنهام ، یادم میره حرفام

تا آخر بفهمم ، رازه بین لبات ؛ بایلاموس ، میچرخی دور منو خیالِ تو حالا قرصه

وقتی پایین پایین چشمک میزدی بهم بالا کنسرت ؛ دستت شامپاین رزه ، دورت پاهام قفله

کو تا حالا صبح بشه دوست دارم همیشه راه سخته رو ؛ جایِ خنده ببینم باز اخمه رو

بگیری محکم گاز تخته رو واسه یِ فهمیدنه اش هم یه راه هست نرو ؛ تا دستاتو بزنم کور گره

پرده ها رو بکشم که نور بره توویِ دلت بریزه بزنه قلبت تندو ؛ پک کوک خالی کنسل اوبرت

میزنیم با هم هتلو آتیش شاتایی که نمیکنه دو سه تا کاریش ؛ انقدر لبات تلخِ و سره

واسه یِ خوردنشون میکنم نوتلا قاطیش ؛ جوری میگی تا صبح واسه یِ توام

که من سنگ دل میشم واسه یِ تو نرم میمونم پیشت تا خودِ فردا ؛ پیدا میکنم آخر رازه تورو هم

از همین امروز تا خود فردا من دیوونه میشم میون اون دستات ؛ یادم میره تنهام ، یادم میره حرفام

تا آخر بفهمم ، رازه بین لبات از همین امروز تا خود فردا ؛ من دیوونه میشم میون اون دستات

با تو فردا رو ، همه یِ رنگها رو میشه دید میشه دید ؛ ته قصّه ، توویِ یه لحظه ، میرسیم ، میرسیم